2024-03-29T12:51:48Z
https://mbj.ssrc.ac.ir/?_action=export&rf=summon&issue=178
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
تأثیر هفت هفته تمرینات ثبات مرکزی و تعادلی بر عملکرد حرکتی و نارساییهای شناختی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
هاجر
شیری
محمدعلی
سلطانیان
نبی اله
اصغری
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هفت هفته تمرینات ثبات مرکزی و تعادلی بر عملکرد حرکتی و نارساییهای شناختی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بود. بدینمنظور، 18 نفر از زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (با مقیاس وضعیت ناتوانی گستردة 0 تا 5/4 و میانگین سنی 62/8±66/36سال) براساس شرایط ورود به پژوهش بهطور هدفمند انتخاب شده و بهصورت تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی جای گرفتند (گروه کنترل 10 نفر و گروه تجربی هشت نفر). جهت ارزیابی عملکرد حرکتی از آزمون 25 فوت راهرفتن و آزمون برخاستن و حرکتکردن زماندار استفاده شد و بهمنظور بررسی نارسایی های شناختی از پرسشنامه نارسایی های شناختی بهر ه گرفته شد. درادامه، گروه تجربی بهمدت هفت هفته و بهصورت سه جلسه در هفته تمرینات را انجام داد. این تمرینات شامل: تمرینات ثبات مرکزی روی توپ سوییسی و زمین و تمرینات تعادلی بود. شایانذکر است که طی این مدت گروه کنترل هیچ برنامة ورزشی را انجام نداد. جهت تحلیل نتایج از تحلیل کواریانس استفاده گردید. نتایج نشان میدهد که عملکرد حرکتی گروه تجربی درمقایسه با گروه کنترل پس از هفت هفته بهبود یافته است (P=0.002 برای آزمون 25 فوت راهرفتن و P=0.001 برای آزمون برخاستن و حرکتکردن زماندار)؛ اما نمرة کلی نارسایی های شناختی (P=0.001)، نمرة خرده مقیاس حواسپرتی (P=0.001)، مشکلات حافظه (P=0.001) و مشکلات سهوی گروه تجربی کاهش داشته است (P=0.001)؛ بنابراین، می توان تمرینات ثبات مرکزی و تعادلی را برای بهبود عملکرد حرکتی و کاهش نارسایی های شناختی از قبیل حواسپرتی، مشکلات حافظه و مشکلات سهوی در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس بهکار برد.
عملکرد حرکتی
نارساییهای شناختی
زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
تمرینات تعادلی و ثبات مرکزی
2017
05
22
17
34
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_970_299bcc9e1e334464e427e10f1bb97e07.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
بررسی تأثیر دو روش الگودهی ویدئویی و زنده بر فراگیری، یادداری و انتقال مهارت پرتابکردن در کودکان مبتلا به اوتیسم
ناهید
مرادی فارسانی
حمید رضا
طاهری تربتی
علیرضا
صابری کاخکی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی الگودهی ویدئویی و زنده بر مهارت حرکتی در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود. بدینمنظور، 22 کودک مبتلا به اوتیسم در دامنۀ سنی هفت تا 13 سال در این پژوهش شرکت نمودند. شرکتکنندگان بهصورت تصادفی به سه گروه الگوی ویدئویی، الگوی زنده و کنترل تقسیم شدند و تکلیف موردنظر را در سه جلسۀ متوالی تمرین کردند. شایانذکر است که تکلیف بهکاررفته در این پژوهش، پرتاب کیسۀ لوبیا به وزن 100 گرم توسط شرکتکنندگان با دست غیربرتر به سمت هدفی بود که روی زمین قرار داشت. 10 دقیقه پس از آخرین بلوک اکتساب، شرکتکنندگان آزمون یادداری فوری را انجام دادند و 24 ساعت بعد نیز در آزمون یادداری تأخیری و انتقال شرکت نمودند. نمرات دقت افراد بهعنوان متغیر وابسته در آزمون تحلیل واریانس موردتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان میدهد که هر دو نوع روش ارائۀ الگو (ویدئویی و زنده) در یادگیری مهارت حرکتی مؤثر میباشد و تفاوتی بین این دو نوع روش وجود ندارد. دلیل احتمالی این نتایج میتواند وجود قید هدف تکلیف باشد.
الگودهی ویدئویی
الگودهی زنده
مهارت حرکتی
اختلال طیف اوتیسم
2017
05
22
35
48
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_967_90a7ce5c4c34169c451aec09e6cab1c6.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
مقایسۀ 12 هفته تمرینات یوگا، پیلاتس و تمرینات ترکیبی بر تعادل کارکردی زنان سالمند با خطر درمعرض زمینخوردن تحت تکلیف دوگانه
هانیه
علیزاده خانقاه
عباس
بهرام
کامران
شاهدوست
هدف از پژوهش حاضر، مقایسۀ تأثیر تمرینات یوگا، پیلاتس و یوگالتس (ترکیبی) بر تعادل زنان سالمند غیرفعال تحت تکالیف دوگانه بود. بدینمنظور، 30 نفر از سالمندان 75-65 سالۀ مرکز کهریزک کرج که درمعرض خطر زمینخوردن بودند، پس از غربالگری توسط آزمون تعادلی برگ بهصورت دردسترس انتخاب شدند. آزمودنیها در سه گروه یوگا (10 نفر)، پیلاتس (10 نفر) و ترکیبی (10نفر) قرار گرفتند و بهمدت 12 هفته و هفتهای سه جلسه در تمرین شرکت نمودند. قبل و بعد از اجرای پروتکلتمرینی، آزمون برخاستن و راهرفتن زماندار تحت سه شرایط مجرد (خود آزمون)، شناختی ـ تعادلی (اجرای آزمون همراه با شمارش معکوس اعداد) و حرکتی ـ تعادلی (اجرای آزمون همراه با نگهداشتن فنجان آب) برای بررسی تغییرات تعادلی سالمندان اجرا گردید. بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها نیز از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر جهت تعیین تفاوتهای درونگروهی و تحلیل واریانس چندمتغیره بهمنظور تعیین تفاوتهای بین گروهی استفاده شد. نتایج نشان میدهد که 12 هفته تمرین یوگا، تأثیری بر تعادل زنان سالمندان بهصورت مجرد (P=0.205)، تحت تکلیف شناختی (P=0.362) و تحت تکلیف حرکتی (P=0.565) ندارد، اما درمقابل، تمرینات پیلاتس و یوگالتس بهصورت معناداری بر آن اثرگذار میباشند (P<0.05). همچنین میزان تأثیر تمرینات یوگالتس بر تعادل تحت عملکرد شناختی، بهطور معناداری بیشتر بوده است؛ بنابراین، با استفاده از تمرینات یوگالتس طی 12 هفته میتوان همگام با افزایش سن، تعادل کارکردی را در زنان سالمندی که درمعرض زمینخوردن هستند توسعه داد.
یوگا
پیلاتس
یوگالتس
تعادل
زنان سالمند
2017
05
22
49
64
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_971_5cec2a1fc4f334eaafab1c911836dbab.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
اثر ارتفاع حلقه و سطح مهارت بر ظهور مهارت ویژه در پرتاب آزاد بسکتبال
اکرم
کاویانی
بهروز
عبدلی
علیرضا
فارسی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر ارتفاع حلقه و سطح مهارت بر ظهور مهارت ویژه در پرتاب آزاد بسکتبال بود. بدینمنظور، 10 نفر از بازیکنان ماهر (58/2±23) و 10 نفر از بازیکنان کمتجربۀ (18/2±90/21) بسکتبال ۱۵۰ شوت ثابت را از پنج فاصلۀ مختلف نسبت به حلقه (شامل فاصلۀ پرتاب آزاد بسکتبال) انجام دادند. لازمبهذکر است که پرتابها در ارتفاعهای بلند، استاندارد و کوتاه حلقه انجام گرفت و دادهها براساس تحلیل بیزی و با استفاده از مدل تعمیمپذیری تحلیل گردید. نتایج نشان میدهد که پارامتر نویز بینایی در مدل تقریباً ثابت است (ثابت بینایی= 03/0). پارامتر مهارت ویژه نیز تنها در افراد ماهر و ارتفاع حلقۀ استاندارد وجود مهارت ویژه را نشان میدهد (پارامتر مهارت ویژه= 13/0)؛ درحالیکه پارامتر مهارت ویژه در افراد ماهر با تغییر ارتفاع حلقه نشاندهندۀ وجود مهارت ویژه نمیباشد. ذکر این نکته ضرورت دارد که پارامتر مهارت ویژه در افراد کمتجربه نشاندهندة وجود مهارت ویژه نیست. این یافتهها پیشنهاد میدهد که در کنار میزان انبوه تمرین، اطلاعات زمینۀ بینایی در ظهور مهارت ویژه نقش مهمی داشته و از فرضیۀ زمینۀ بینایی حمایت میکند.
فرضیۀ زمینة بینایی
ماهر
کمتجربه
تحلیل سلسلهمراتبی بیزی
2017
05
22
65
84
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_960_96a9f41b44ee826716001d707ca3ae24.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
تعامل فرد، محیط و تکلیف در یادگیری حرکتی: تأثیر فضای رقابتی و استحکام ذهنی در یادگیری مهارتهای ساده و پیچیدۀ ورزشی
جلیل
مرادی
سید محمد کاظم
واعظ موسوی
علی محمد
امیرتاش
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تعامل فرد (مؤلفة استحکام ذهنی)، محیط (فضای رقابتی) و تکلیف (دو مهارت ساده و پیچیدۀ ورزشی) در یادگیری حرکتی بود. شرکتکنندگان این پژوهش 104 نفر از دانشجویان پسر مقطع کارشناسی بودند که براساس نمرات پرسشنامۀ استحکام ذهنی 48 در دو گروه استحکام ذهنی بالا و پایین قرار گرفتند. سپس، براساس امتیازات پیشآزمون در مهارتهای پاس و شوت جفت بسکتبال در هشت زیر گروه 13 نفره همسانسازی شدند که چهار گروه در شرایط رقابتی و چهار گروه در شرایط غیررقابتی به تمرین مهارتهای ملاک پرداختند. شرکتکنندگان تمامی گروهها بهمدت 15 جلسۀ یک روز در میان مهارت مربوط به گروه خود را همراه با دریافت آموزش کلامی تمرین نمودند. آزمون یادداری یک هفته پس از آخرین جلسۀ تمرین اجرا گردید. جهت تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس برای اندازهگیریهای مکرر و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج نشان میدهد که گروههای دارای استحکام ذهنی بالا در شرایط رقابتی و غیررقابتی نسبت به گروههای دارای استحکام ذهنی پایین، اکتساب و یادداری بهتری داشتهاند. همچنین، مقایسۀ گروهها در شرایط رقابتی و غیررقابتی بیانگر آن است که تفاوت معناداری در مهارت پاس مشاهده نمیشود؛ اما در اکتساب و یادداری شوت جفت بسکتبال، گروهی که در فضای رقابتی تمرین کرده بودند بهطور معناداری عملکرد بهتری داشتهاند. نتایج پژوهش حاضر دیدگاه تعاملی در رفتار حرکتی و روانشناسی ورزش را تأیید میکند.
استحکام ذهنی
فضای رقابتی
فضای غیررقابتی
مهارتهای بسکتبال
2017
05
22
85
104
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_953_fd4f1616f4b3953e56cc964a30ed4649.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
تأثیر هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای کودکان هشت تا 10 سال کمتوان ذهنی
علی
شفیع زاده
زهرا
محمدی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ثبات مرکزی بر تعادل ایستا و پویای کودکان کمتوان ذهنی آموزشپذیر هشت تا 10 سال بود. جامعۀ آماری پژوهش را تمامی کمتوانان ذهنی آموزشپذیر هشت تا 10 سال مدرسۀ مهر شهرستان مبارکه تشکیل دادند. براساس پروندۀ آموزشی، نمونۀ آماری شامل 24 دانشآموز کمتوان ذهنی آموزشپذیر از این مدرسه بود که برحسب معاینات پزشکی از نظر جسمانی سالم بودند، محدودیتی در انجام حرکات نداشتند، بهصورت داوطلبانه در پژوهش شرکت نموده و دارای میانگین و انحراف استاندارد سن (74/12±0/9)، قد (6/1±8/121) و وزن (9/25±6/23) بودند. در ابتدای پژوهش بهمنظور ارزیابی اولیه از وضعیت تعادل آزمودنیها از آزمون شارپندرومبرگ برای تعادل ایستا با چشمان باز و بسته و آزمون برخاستن و رفتن برای تعادل پویا استفاده شد. سپس، آزمودنیها بهصورت تصادفی در دو گروه 12 نفرۀ تجربی و کنترل جایگزین شدند. گروه تجربی (شامل پنج دختر و هفت پسر) بهمدت هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی را بهصورت سه جلسه در هفته و هر جلسه بهمدت 45 دقیقه اجرا کردند. تمرینات شامل: حرکات پلزدن، نیمه درازونشست، بالاآوردن دستها و پاها در حالت دور و درازونشست با چرخش بود.در این مدت گروه کنترل (شامل سه دختر و نه پسر) هیچگونه فعالیت تمرینی در ارتباط با ثبات مرکزی را انجام ندادند. پس از هشت هفته هر دو گروه از طریق آزمونهای تعادل اجراشده در ابتدای دوره (پیشآزمون) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل دادهها از آمار توصیفی استفاده شد و در بخش استنباطی، آزمون تحلیل کوواریانس در سطح (05/0) بهکار رفت. نتایج نشان داد تعادل ایستا با چشمان باز (000.0=P) و بسته (000.0=P) و تعادل پویای (000.0=P) گروه تجربی با گروه کنترل پس از هشت هفته تمرینات ثبات مرکزی تفاوت معناداری داشت؛ بنابراین، تمرینات ثبات مرکزی میتواند تعادل ایستا و پویای کودکان کمتوان ذهنی هشت تا 10 سال را بهبود بخشد و معلمان و مربیان میتوانند از این تمرینات درراستای ارتقای عملکردهای حرکتی و بهزیستی آنها استفاده نمایند.
تمرینات ثبات مرکزی
تعادل ایستا
تعادل پویا
کودکان
کمتوان ذهنی
2017
05
22
105
118
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_965_9c17e8048410c68b77d0a3ce6176105a.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی "مقیاس لذت، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی فعالیت جسمانی در کودکان"
احمد
نیکروان
ولیالله
کاشانی
زهرا
قلیزاده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین روایی و پایایی نسخة فارسی مقیاس لذت، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی فعالیت جسمانی کودکان بود. بدینمنظور، 300 کودک ورزشکار (135 پسر و 165 دختر) نسخۀ فارسی مقیاس لذت، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی فعالیت جسمانی کودکان را تکمیل نمودند. نتایج با استفاده از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل عاملی تأییدی، آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درونطبقهای) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی حاکی از آن است که میزان شاخص نیکویی برازش و نیکویی برازش تطبیقی بالاتر از (90/0) میباشد که در این پرسشنامه هر چهار عامل تأیید شده است. علاوهبراین، نتایج ضریب آلفای کرونباخ و ضریب همبستگی درونطبقهای نشان میدهد که مقیاس لذت، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی فعالیت جسمانی کودکان دارای ثبات پاسخ درونی (0.75<ɑ) و زمانی (0.80<ɑ) مناسبی است؛ بنابراین، نسخۀ فارسی مقیاس لذت، خودکارآمدی و حمایت اجتماعی فعالیت جسمانی کودکان از روایی و پایایی قابلقبولی در کودکان ورزشکار ایرانی برخوردار است.
لذت
خودکارآمدی
حمایت اجتماعی
روایی سازه
همسانی دورنی
2017
05
22
119
138
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_963_42366139c7067270521dd4d330050954.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
اثر یوگا بر اضطراب والدین و کودکان دارای نقص توجه/ بیشفعالی
آزاده
عدل پرور
احمدرضا
موحدی
مهدی
رافعی
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر هشت هفته تمرین یوگا بر اضطراب والدین و کودکان دارای نقص توجه/ بیشفعالی بود. شرکتکنندگان در این پژوهش 20 کودک مبتلا به بیشفعالی/ نقص توجه در ردۀ سنی 6 الی 11 سال و 40 نفر از والدین آنها بودند که پس از یکسانسازی براساس متغیرهای سن، جنسیت و میزان اختلال بیشفعالی/ نقص توجه در کودکان در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند. پدران و مادران گروه تجربی بهصورت جداگانه توسط یک مربی یوگا بهمدت هشت هفته (دو روز در هفته و طی 16 جلسه) تحت آموزش تکنیکهای یوگا قرار گرفتند. اضطراب کودکان و والدین، پیش و پس از مداخله با استفاده از پرسشنامۀ آخنباخ برای کودکان و اضطراب کتل برای والدین اندازهگیری گردید. بهمنظور تحلیل دادهها نیز از آزمونهای آماری تحلیل واریانس مختلط دوعاملی استفاده گشت. نتایج نشان میدهد که تمرین یوگا توسط والدین کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیشفعالی منجر به کاهش معنادار اضطراب کودکان و مادران شده است؛ اما در اضطراب پدران تغییری مشاهده نمیشود. برمبنای یافتهها میتوان گفت که یوگا میتواند بهعنوان یک متغیر واسطهای برای کاهش اضطراب کودکان مبتلا به نقص توجه/ بیشفعالی بهکار رود.
اختلال نقص توجه/ بیشفعالی
یوگا
اضطراب
2017
05
22
139
152
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_954_949475ade097a9144b5bf098ae39246d.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
تأثیر آرایش مکانی تمرین (انفرادی، زوجی و گروهی) بر اکتساب و یادداری مهارت طنابزنی کودکان دبستانی
الهه
سیاووشی
احسان
زارعیان
افخم
دانشفر
هدف از پژوهش حاضر، مقایسۀ اثر تمرینات انفرادی، زوجی و گروهی بر اکتساب و یادداری مهارت طنابزنی دانشآموزان مقطع چهارم ابتدایی بود. نمونۀ آماری پژوهش را 180 دختر و پسر (با دامنۀ سنی 65/0±10 سال) تشکیل دادند که بهصورت تصادفی خوشهای از بین دانشآموزان مقطع چهارم ابتدایی شهرستان نهاوند انتخاب گردیده و برحسب مقادیر نمرات پیشآزمون در سه گروه انفردی، زوجی و گروهی گزینش شدند و در مدارس جداگانه تحت آموزش طنابزنی براساس شیوهنامۀ طرح ملی طناورز (سال 1390) قرار گرفتند. مرحلۀ اکتساب شامل 12 جلسه تمرین تحتنظر مربی بود که عملکرد افراد در جلسات چهار، هشت و 12 ثبت شده و آزمون یادداری با شش روز تأخیر بهعمل آمد. تحلیل دادههای مرحلۀ اکتساب با استفاده از تحلیل واریانس مرکب (سه آرایش مکانی * سه دفعات اندازهگیری * دو جنسیت) نشان داد که آرایش مکانی بر اجرای مهارت طنابزنی تأثیر دارد (P=0.001) و عملکرد در آرایش مکانی زوجی و گروهی بهتر است؛ اما اثر جنسیت معنادار نمیباشد. نتایج تحلیل واریانس دوطرفه (دو جنسیت * سه آرایش مکانی) در مرحلۀ یادداری نیز نشاندهندۀ برتری آرایش مکانی زوجی و گروهی نسبت به انفرادی (P=0.001) و عدم تفاوت بین آرایش زوجی و گروهی میباشد. لازمبهذکر است که اثر جنسیت معنادار نمیباشد. براساس نتایج و دشواری مهارت طنابزنی بهتر است که در آموزش این مهارت از تمرینات انفرادی استفاده نشود و از مزایای تمرین دونفره و گروهی مانند یادگیری مشاهدهای، فعالسازی نرونهای آینهای و غیره بهرهبرداری گردد.
آرایش مکانی
اکتساب
یادداری
طنابزنی
2017
05
22
153
166
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_964_ae2d57937d9143861f249296bf3c7840.pdf
رفتار حرکتی
2538-273X
2538-273X
1396
9
27
کاربرد چارچوب نقطۀ چالش در بهبود توانایی حرکتی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس
مسعود
ظهیری
شهزاد
طهماسبی یروجنی
نسترن
مجدی نسب
اگرچه تمرین بهعنوان یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر یادگیری در چارچوب نقطۀ چالش مطرح میباشد؛ اما عوامل دیگری نظیر موقعیت تمرینی، دشواری تکلیف و سطح مهارت آزمودنی میتواند بر یادگیری اثرگذار باشد؛ ازاینرو، هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی چارچوب نقطۀ چالش در بهبود توانایی حرکتی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام.اس) بود. در این پژوهش نیمهتجربی، 22 فرد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (با میانگین سنی 5/4±32 سال) از میان بیماران انجمن مبتلایان به ام.اس شهر اهواز بهصورت تصادفیانتخاب شدند و به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم گردیدند. جهت انجام پژوهش، ابتدا، پیشآزمون 10 متر راهرفتن بهعمل آمد. سپس، آزمودنیهایگروهتجربیبهمدت12جلسه (هفتهایسهجلسۀ45دقیقهای)بهانجامتمرینات پرداختند؛ اماگروهکنترلتحت مداخله قرار نگرفت. شایانذکر است کهدادهها با استفاده از روش تحلیل واریانس مرکب وتحلیلواریانسبا اندازهگیری تکراری با سطح معناداری (05/0) تحلیل گردیدند. یافتهها نشان میدهند که توانایی حرکتی گروه تجربی در اثر مداخلۀ مبتنی بر چارچوب نقطۀ چالش بهبود یافته است و آنها نسبت به گروه کنترل از توانایی حرکتی بالاتری برخوردار بودهاند (0.001≥P)؛ بنابراین،میتوان گفت که انجام چهار هفته تمرینات واکنش گامبرداری با استفاده از چارچوب نقطۀ چالش باعث بهبود معنادار سرعت راهرفتن در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس میشود.
چارچوب نقطۀ چالش
توانایی حرکتی
سرعت راهرفتن
مولتیپل اسکلروزیس
2017
05
22
167
182
https://mbj.ssrc.ac.ir/article_958_a14fe343c096a25f67ba3cfc8d90f12b.pdf